۱۳۸۸ خرداد ۱۹, سه‌شنبه

در مورد جزاير سه گانه چقدر كار فرهنگي كرديم؟!



اشاره 
در اخرين ساعات سه شنبه 19 خرداد 1388 سخنگوي وزارت امورخارجه با صدور بيانيه اي (+)به سياق ديگر بيانيه هاي وزارت امورخارجه كشورمان كه بر مالكيت جزاير سه گانه خليج فارس تاكيد مي كند ادعاي تكراري كشورهاي عرب منطقه را در مورد اين جزاير رد كرد.
ماجرا از اين قرار است كه در بیانیه پایانی اجلاس یکصد و یازدهم وزرای امور خارجه شورای همکاری خلیج فارس باز هم به سياق سال هاي اخير با صدور بيانيه اي از ادعاي واهي دولت امارات متحده عربي در مورد ماليكت بر سه جزيره ايراني حمايت شده است. و اينك آقاي حسن قشقاوي با صدور بيانيه اي اين ادعاي تكراري اعراب را رد كرد.
اما بيانيه سخنگوي وزارت امورخارجه كشورمان نكته اي دارد كه قصد از نگارش اين مطلب تبيين آن است.
ايشان در اين بيانيه با تاکید بر اینکه این سه جزیره همواره در طول تاریخ جز لاینفک سرزمین ایران بوده است ، افزود: همانطور که بارها گفته شده سوءتفاهمی که در خصوص جزیره ابوموسی وجود دارد از طریق گفتگو میان ایران و امارات رفع شدنی است و دخالت طرفهای دیگر هیچ کمکی به این روند نخواهد کرد.
مقدمه 
در سال هاي اخير در هر اجلاسيه و شورايي كه در سطح كشورهاي عربي برگزار مي شود دولت امارات متحده عربي با حمايت عربستان و مصر اقدام به طرح بيانيه اي واهي در مورد ادعاي خود مبني بر ماليكت بر جزاير سه گانه خليج فارس يعني تنب كوچك و بزرگ و ابوموسي مي كند . 
كه البته اين بيانيه ها هيچ ارزش حقوقي و ديپلماتيكي ندارد و صرفا براي شامل مرور زمان نشدن ادعاي واهي اماراتي ها صادر مي شود. و البته مبدع و بنيانگزار صدور اين بيانيه ها نخست جمال عبدالناصر بود و بعد از يك دهه بعد صدام حسين رئيس حزب بعث عراق دوباره جريان اين بيانيه ها را به راه انداخت.
در سال هاي اخير يكي از عادات وزارت امورخارجه كشورمان اين بوده است كه بي وقفه و معطلي بعد از صدور چنين بيانيه هاي بي ارزشي اقدام به پاسخ دادن به آن ها كند.
از بي ارزش بودن محتواي اين ادعا ها كه بگذريم به نظر مي رسد اعراب و صادر كنندگان چنين بيانيه هايي دوست دارند اين موضوع براي ايران تبديل به يك مساله فرسايشي شود.
اگرچه بر اساس وظيفه ملي بايد هر روز و هر ساعت از حق حاكميت ملي در خصوص اين مساله دفاع كنيم ولي نبايد در دام اماراتي ها هم بيافتيم كه مي خواهند ما را وادار كنند سه وعهده در روز ؛ صبح و ظهر و شب بيانيه بدهيم. اين رفتار ما بيشتر احساسي است تا اقداماتي زير بنايي و آكادميك.
بسياري از صاحبنظران عقيده دارند وزارت خارجه ايران لازم نيست به هر بيانيه غير معقول و غير منطقي اي كه به تماميت ارشي كشورمان مربوط است پاسخ دهد.
گفتگو در مورد جزاير "چرا و به چه علت؟"
در تحليل محتوايي بيانيه هايي كه صادر مي شود و البته چند جمله بيشتر نيست بايد به مساله محوري آن يعني واست امارات براي طرح موضوع جزاير در دادگاه بين المللي اشاره كرد. در مقابل كشورمان همواره تاكيد كرده است كه تنها حاظر است در مورد سوء تفاهم ها با امارات پاي ميز مذاكره بنشيند.
اين مطلبي است كه در بيانيه امروز وزارت امورخارجه كشورمان به آن تاكيد شده است :
'همانطور که بارها گفته شده سوءتفاهمی که در خصوص جزیره ابوموسی وجود دارد از طریق گفتگو میان ایران و امارات رفع شدنی است و دخالت طرفهای دیگر هیچ کمکی به این روند نخواهد کرد.'
بر اين اساس كشورمان همواره طرح موضوع جزاير را در دادگاه هاي بين المللي رد كرده و حضور طرف سومي در اين ماجرا را نيز نپذيرفته است. البته نبايد جز اين هم در مورد مساله كه به تماميت ارضي كشور مربوط است عمل شود چرا كه ايران نمي تواند در مورد ادعاي ارضي يك دولت ديگر در مورد بخشي از خاكش تن به تشكيل دادگاه و يا مذاكره بدهد.
اين مساله به جز اين كه بر خلاف بند 11 از اصل سوم / نهم /هفتاد و هشت و يكصد و پنجاه و دوم  قانون اساسي(+) است اصولا معقول نيست . مثلا يك دولت خارجي بخواهد در مورد استا خراسان يا خوزستان با ايران وارد مذاكره شود. به اين ترتيب هيچ گاه دولت ها زير بار مذاكره براي تماميت ارضي خود نمي روند.
به عنوان مثال مي توان به موضوع جزاير فالكلند يا ملويناس كه در ماليكت بريتانيا و مورد ادعاي ارضي آرژانتين(+) است اشاره كرد اشاره كرد. در مورد اين مناقشه ارضي به جز برخورد نظامي 1982 مي توان به بيش از 100 بيانيه اي كه از سوي مجامع جهاني و كشورهاي حامي ادعاي آرژانتين صادر شده است اشاره كرد(+) كه به جز موارد معدودي بريتانيا حتي به اين بيانيه ها توجهي نمي كند و پاسخ نمي دهد و مالكيت بر فالكلند را امري بديهي مانند ماليكت بر اسكاتلند يا ايرلند شمالي مي داند و نيازي نمي بيند كه به آن پاسخ دهد .
كار فرهنگي براي حفظ حاكميت ملي
اما به ازاي آن كار فرهنگي و زير بنائي كه در مورد اين مساله صورت گرفته بسيار قابل توجه است كه برخي مواقع بريتانيايي ها به نظر سنجي هاي رسمي و معتبري از مردم اين سرزمين ها اشاره مي كنند كه در همه اين موارد اعلام كرده اند كه خواهان ادامه زندگي تحت حكومت بريتانيا هستند.
اين ابراز رضايت از حكومت بريتانيا به دليل وضعيت زندگي و استانداردهاي بالاي زندگي مردم اين منطقه است و همچنين وضعيت سياسي بي ثبات آرژانتين است كه مردم اين سرزمين ها را به وحشت مي اندازد كه مبادا دوباره خاطره ديكتاتوري لئوپولد (ديكتاتور آرژانتيتي) تكرار شود.
اما در مورد جزاير سه گانه خليج فارس به هيچ رو كار اساسي و زير بنايي صورت نگرفته است. به عنوان نمونه ما هيچ گاه تصويري تلويزيوني از مردم اين بخش از خاك كشورمان مشاهده نمي كنيم . گاهي اوقات وقتي ما از ابوموسي يا تنب بزرگ و كوچك با مردم صحبت مي كنيم گويي در مورد نقطه اي ان سوي اقيانوس حرف مي زنيم. 
بسيار لازم است كه در مورد اين جزاير كار فرهنگي براي ساكنان در دو سوي خليج فارس يعني در بخش بزرگ سرزمين ايران و خود مردم ابوموسي صورت بگيرد.
يعني به جاي اينكه وزارت امورخارجه كشورمان مدام بيانيه بدهد و از حق حاكيمت ملي دفاع كند كه البته كار لازمي است بايد اولويت اصلي ما شناساندن اين بخش از خاك كشورمان به مردم باشد.
به اين معنا بايد مساله جزاير سه گانه مثلا در كتاب هاي درسي دانش آموزان به صورت ويژه اي پررنگ شود . در مورد تاريخ اين جزاير داستان نوشته شود. از شهداي ارتش ايران در ماجراي اعاده حاكميت بر اين بخش از سرزمين مادري پس از پايان اشغال بريتانيا تجليل شود. شهيداني كه واقعا نام شان مهجور مانده است.
اينگونه است كه بسياري از كارشناسان اعتقاد دارند وزارت امورخارجه و دولت جمهوري اسلامي ايران بايد به صدور بيانيه هاي تكراري در تاكيسد بر تماميت ارضي كشور بسنده نكند و با همفكري نخبگان فكري براي تعميق باور نسل جوان و عمومي مردم كشور در مورد حق حاكميت ملي بر اين بخش از خاك عزيزمان اقدامي جدي صورت دهد.